بیا که رایت آن نائب آله از فیض کاشانی غزل 1088

1 بیا که رایت آن نائب آله رسید نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید

2 جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت کمال عدل به فریاد دادخواه رسید

3 سپهر دور خوش اکنون زند که ماه آمد جهان به کام دل اکنون شود که شاه رسید

4 ز قاطعان طریق این زمان شود ایمن قوافل دل و دانش که مرد راه رسید

5 عزیز مصر به رغم برادران غیور ز قعر چاه برآمد به اوج جاه رسید

6 کجاست دشمن دجال فعل ملحد شکل بگو بسوز که مهدیّ دین پناه رسید

7 صبا بگو که چها بر سرم ز فرقت تو ز آتش دل سوزان و دود آه رسید

8 ز شوق روی تو جانا بدین اسیر فراق همان رسید که ز آتش به روی کاه رسید

9 غزل خوش آمد و منصور بود و نور نداشت چو در ثنای تو خواندم به مهر و ماه رسید

10 به هر که هرچه رسید از سعادت و اقبال ز یمن ورد شب و درس صبحگاه رسید

11 ز یمن ورد شب و درس صبحگاهی فیض شناخت آل نبی را به عِزّ و جاه رسید