1 ای باد بیا و بوی گلزار بیار دی بلبل مست ناله زار بیار
2 ای سبزه گرت ملک چمن می باید پروانه مطلق ز خط یار بیار
1 دادیم دل به دست تو در پای مفکنش غافل مشو ز ناله و زاری و شیونش
2 چون دست در غمت زد و پا استوار کرد گر دست می نگیری در پا میفکنش
1 خدایگانا بر بنده بندگیت چنانک نماز و روزه بود بر جهانیان فرض است
2 و لیک عرض کنم حال خود که نزد صدور گشایش غم ارباب حاجت از عرض است
1 ای قصر ملک را ز معالیت کنگره حزم تو گرد مرکز اسلام دایره
2 در طلعتت نجوم افق را مطالعه در منظرت سعود فلک را مناظره