- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
2 روا بود که چنین بیحساب دل ببری مکن که مظلمه خلق را جزایی هست
3 توانگران را عیبی نباشد ار وقتی نظر کنند که در کوی ما گدایی هست
4 به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست
5 کسی نماند که بر درد من نبخشاید کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
6 هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی از این طرف که منم همچنان صفایی هست
7 به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت هنوز جهل مصور که کیمیایی هست
8 به کام دل نرسیدیم و جان به حلق رسید و گر به کام رسد همچنان رجایی هست
9 به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست که در جهان به جز از کوی دوست جایی هست