1 بیا ساقی آن آب کوثر سرشت که لب تشنه اوست حور بهشت

2 بمن ده که مداح پیغمبرم نصیب است البته در کوثرم

3 بیا ساقی آن لعل عالی ثمن بمن ده بها عقل بستان ز من

4 که دیوانه ام کرد رسوای عقل مرا بیش ازین نیست پروای عقل

5 بیا ساقی آن جام مخلص نواز که در نشأه اوست افشای راز

6 بمن ده مرا مست و مدهوش کن بهر نشأه نکته گوش کن

7 چو از باده کردی رخم لاله گون به پنجم قدح مستیم کن فزون

8 که در نشأه پنجم آرم شکست بقفل در گنج رازی که هست