بیا که ساقی ما بی از بابافغانی شیرازی غزل 247

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود

1 بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود ببین در آینه ی جام چهره ی مقصود

2 سزد که پیر خرابات جرم ما بخشد به آب چشم صراحی و سوز سینه ی عود

3 ز هر دری که درآید همای دولت عشق نشان بخت بلندست و طالع مسعود

4 دلی که بی خبر از اصل جوهر نظرست اگر در آینه ی جان کند نظاره چه سود

5 تو آن گلی که جهانی درین چمن هر دم نسیم لطف تو می آرد از عدم به وجود

6 ازین شراب که لعلت بمی پرستان داد بیکدو ساغر دیگر نهند سر بسجود

7 خوش آنکه مست بخاک درت سپارم جان نهاده در قدمت چهره ی غبارآلود

8 ز خیل فتنه چو خیزد غزال مشکینی شکار غمزه ی صید افگن تو خواهد بود

9 فغانی از نظر یار همچو نرگس مست شبی نرفت که بی ساغر طرب نغنود

عکس نوشته
کامنت
comment