-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است وقت نشاط و باده پرستی گذشته است
2 از آب زندگی چه حکایت کند کسی با دل شکسته یی که ز هستی گذشته است
3 خواهی بلند ساز مرا خواه پست کن کار من از بلندی و پستی گذشته است
4 دارم چنان خیال که نشکسته یی دلم ورهم شکست چون تو شکستی گذشته است
5 بنشین دمی و باقی عمرم عدم شمار کاین یک دو لحظه تا تو نشستی گذشته است
6 هم در شرابخانه فغانی خراب به کارش چو از خرابی و مستی گذشته است