-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس قمارخانه درآ و ز ننگ وام مترس
2 بیا بیا که حریفان همه به گوش تواند بیا بیا که حریفان تو را غلام مترس
3 بیا بیا به شرابی و ساقیی که مپرس درآ درآ بر آن شاه خوش سلام مترس
4 شنیدهای که در این راه بیم جان و سر است چو یار آب حیاتست از این پیام مترس
5 چو عشق عیسی وقتست و مرده میجوید بمیر پیش جمالش چو من تمام مترس
6 اگر چه رطل گرانست او سبک روحست ز دست دوست فروکش هزار جام مترس
7 غلام شیر شدی بیکباب کی مانی چو پخته خوار نباشی ز هیچ خام مترس
8 حریف ماه شدی از عسس چه غم داری صبوح روح چو دیدی ز صبح و شام مترس
9 خیال دوست بیاورد سوی من جامی که گیر باده خاص و ز خاص و عام مترس
10 بگفتمش مه روزهست و روز گفت خموش که نشکند می جان روزه و صیام مترس
11 در این مقام خلیلست و بایزید حریف بگیر جام مقیم و در این مقام مترس