جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بیا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1214

غزل 1214 ام از 6329 غزلیات

بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس

1 بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس قمارخانه درآ و ز ننگ وام مترس

2 بیا بیا که حریفان همه به گوش تواند بیا بیا که حریفان تو را غلام مترس

3 بیا بیا به شرابی و ساقیی که مپرس درآ درآ بر آن شاه خوش سلام مترس

4 شنیده‌ای که در این راه بیم جان و سر است چو یار آب حیاتست از این پیام مترس

5 چو عشق عیسی وقتست و مرده می‌جوید بمیر پیش جمالش چو من تمام مترس

6 اگر چه رطل گرانست او سبک روحست ز دست دوست فروکش هزار جام مترس

7 غلام شیر شدی بی‌کباب کی مانی چو پخته خوار نباشی ز هیچ خام مترس

8 حریف ماه شدی از عسس چه غم داری صبوح روح چو دیدی ز صبح و شام مترس

9 خیال دوست بیاورد سوی من جامی که گیر باده خاص و ز خاص و عام مترس

10 بگفتمش مه روزه‌ست و روز گفت خموش که نشکند می جان روزه و صیام مترس

11 در این مقام خلیلست و بایزید حریف بگیر جام مقیم و در این مقام مترس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس

شاعر شعر بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس چه کسی است ؟

شاعر شعر بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس چیست ؟

قالب شعر بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس غزل است

مضمون اصلی شعر بیا که دانه لطیفست رو ز دام مترس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.