- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیا، که دیدن رویت مبارکست صباح بیا، که زنده به بوی تو میشوند ارواح
2 تویی، که وصل تو هر درد را بود درمان تویی، که نام تو هر بند را بود مفتاح
3 فروغ روی تو بر جان چنان تجلی کرد که بر سواد شب تیره پرتو مصباح
4 به راستی که: نظیرت کجا به دست آرد؟ هزار سال گر آفاق طی کند سیاح
5 من از شریعت عشق تو دارم این فتوی که: می پرستی و رندی و عاشقیست مباح
6 صلاح ما همه در گوشهٔ خراباتست چرا ملامت ما میکنند اهل صلاح؟
7 سزد که: خار خورند از رخ تو گل رویان که بلبلیست ترا همچو اوحدی مداح