سلطان باهو

سلطان باهو

سلطان باهو
سلطان باهو

بیا ای عشقِ جان‌سوزان که از سلطان باهو غزل 38

غزل 38 ام از 54 غزلیات

بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم

1 بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم اگر سوزی وگرنه من یقین خود را به تو سوزم

2 خس و خاشاک می‌سوزی درون خویش می‌جوشی کنون ما را شدی روزی بیا خود را به تو سوزم

3 مکان خود لامکان دارم ز زندان غم بسی دارم کنون روی به حق آرم بیا خود را به تو سوزم

4 بدم مردان سُخن گویم، جمال یار می‌جویم هوالحق را به حق جویم، بیا خود را به تو سوزم

5 دلی با یار خود بستم، ز جان هم دست خود شُستم چون مستان‌وار من مستم، بیا خود را به تو سوزم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم

شاعر شعر بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم چه کسی است ؟

شاعر شعر بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم سلطان باهو می باشد.

شعر بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم چیست ؟

قالب شعر بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم غزل است

مضمون اصلی شعر بیا ای عشقِ جان‌سوزان که من خود را به تو سوزم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر