کو همتی که از همه قطع نظر کنیم از کلیم غزل 464

کلیم

کلیم

کلیم

کو همتی که از همه قطع نظر کنیم

1 کو همتی که از همه قطع نظر کنیم وز سر گذشته چاره هر دردسر کنیم

2 ما را محل رحم ندانسته روزگار گر همچو شمع از همه تن گریه سر کنیم

3 در نامه شکل زلف ترا می کشیم و بس گر شرح حال در هم خود مختصر کنیم

4 گر منت وظیفه گرانی چنین کند ترک وظیفه خواری فیض سحر کنیم

5 یک گام بی متابعت او نمی رویم گر سایه را بخویش رفیق سفر کنیم

6 بنشین دمی بدیده گوهر فشان ما تا رشته میان ترا پرگهر کنیم

7 گر اشک را بکام دل خویش سر دهیم در سنگ آبیاری تخم شرر کنیم

8 روی تنک بلاست که صد ره شدیم پست ما را نداد دل که غم از دل بدر کنیم

9 در چاره صداع زیاده سری کلیم مشتی ز خاک کوی قناعت بسر کنیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر