بارید ابر بر گل پژمرده‌ای از پروین اعتصامی قطعه‌ 12

پروین اعتصامی

آثار پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

بارید ابر بر گل پژمرده‌ای و گفت

1 بارید ابر بر گل پژمرده‌ای و گفت کاز قطره بهر گوش تو آویزه ساختم

2 از بهر شستن رخ پاکیزه‌ات ز گرد بگرفتم آب پاک ز دریا و تاختم

3 خندید گل که دیر شد این بخشش و عطا رخساره‌ای نماند، ز گرما گداختم

4 ناسازگاری از فلک آمد، وگرنه من با خاک خوی کردم و با خار ساختم

5 ننواخت هیچگاه مرا، گرچه بیدریغ هر زیر و بم که گفت قضا، من نواختم

6 تا خیمهٔ وجود من افراشت بخت گفت کاز بهر واژگون شدنش برفراختم

7 دیگر ز نرد هستیم امید برد نیست کاز طاق و جفت، آنچه مرا بود باختم

8 منظور و مقصدی نشناسد به جز جفا من با یکی نظاره، جهان را شناختم

عکس نوشته
کامنت
comment