- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ببند ای دل غافل بخود ره گله را زیان بس است ز مردم ببر معامله را
2 فراخنای جهان بر وجود من تنگ است تو نیز تنگتر از این مخواه حوصله را
3 دل تو ز آهن و من ره بدان از آن جویم که راه آهن کرده است وصل فاصله را
4 شدند ده دله و اجنبی پرست، منم که میپرستم ایران پرست یکدله را
5 تو ای دویده بیابان رنج بهر وطن بچشم من بنه آن پای پر ز آبله را
6 بهیچ مملکت و ملت این نبوده و نیست بدست گرگ، شبانی رها کند گله را
7 مراست رأی کز این بعد انتخاب کنند وکیل خولی و شمر و سنان و حرمله را
8 اگرچه دختر فکر تو حامله است عارف بگو مترس و ببین مردهای حامله را