سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

لب از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 4

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 4 ام از 1794 الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله

لب چو بگشاد پیر فرزانه

1 لب چو بگشاد پیر فرزانه سایه بیرون گریخت از خانه

2 پیر را گفتم از سرِ تحقیق ای ترا ملک دین جدیر و حقیق

3 من که با تو دمی بگفتم غم به همه عمر ندهم آن یک دم

4 عمر بی دوستان نه عمر بُود عمر بی‌یار عمر غمر بُوَد

5 عمر با دوستی که او یکتاست یک دمی را هزار ساله بهاست

6 دل ز بند تو خوش بُوَد به عذاب چه عجب کز نمک خوش است کباب

7 جان ز روی تو در ارم باشد دل ز تایید تو خرم باشد

8 چون تو در مرکز حقیقت و حدق نیست یک پادشا به مقعد صدق

9 از تو صحرا حریر پوش شود وز تو نیها شکر فروش شود

10 از تو باید کلید قفل وفا سرِ صندوق صدق و دستِ صفا

11 از تو بیهوش جفت هوش آمد که هیولی برهنه پوش آمد

12 مردم از نیک نیک‌خو گردد باز چون بد بُوَد چنو گردد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر لب چو بگشاد پیر فرزانه

شاعر شعر لب چو بگشاد پیر فرزانه چه کسی است ؟

شاعر شعر لب چو بگشاد پیر فرزانه سنایی غزنوی می باشد.

شعر لب چو بگشاد پیر فرزانه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر لب چو بگشاد پیر فرزانه چیست ؟

قالب شعر لب چو بگشاد پیر فرزانه حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه است

مضمون اصلی شعر لب چو بگشاد پیر فرزانه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر