🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی

چوروی زمین گشت از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 12

شاهنامه 12 ام از 778 پادشاهی خسرو پرویز

چوروی زمین گشت خورشید فام

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29

1 چوروی زمین گشت خورشید فام سخن گوی بندوی برشد ببام

2 ببهرام گفت ای جهاندیده مرد برانگه که برخاست از دشت گرد

3 چو خسرو شما را بدید او برفت سوی روم با لشکر خویش تفت

4 کنون گر تو پران شوی چون عقاب وگر برتر آری سر از آفتاب

5 نبیند کسی شاه را جز بروم که اکنون کهن شد بران مرز وبوم

6 کنون گر دهیدم به جان زینهار بیایم بر پهلوان سوار

7 بگویم سخن هرچ پرسد زمن ز کمی و بیشی آن انجمن

8 وگرنه بپوشم سلیح نبرد به جنگ اندر آیم بکردار گرد

9 چو بهرام بشنید زو این سخن دل مرد برنا شد از غم کهن

10 به یاران چنین گفت کاکنون چه سود اگر من برآرم ز بندوی دود

11 همان به که او را برپهلوان برم هم برین گونه روشن روان

12 بگوید بدو هرچ داند ز شاه اگر سر دهد گر ستاند کلاه

13 به بندوی گفت ای بد چاره‌جوی تو این داوریها ببهرام گوی

14 فرود آمد از بام بندوی شیر همی‌راند با نامدار دلیر

15 چوبشنید بهرام کامد سپاه سوی روم شد خسرو کینه خواه

16 زپور سیاوش بر آشفت سخت بدو گفت کای بدرگ شوربخت

17 نه کار تو بود اینک فرمودمت همی بی‌هنر خیره بستودمت

18 جهانجوی بندوی را پیش خواند همی خشم بهرام با او براند

19 بدو گفت کای بدتن بدکنش فریبنده مرد از در سرزنش

20 سپاه مرا خیره بفریفتی زبد گوهر خویش نشکیفتی

21 تو با خسرو شوم گشتی یکی جهاندیده‌ای کردی از کودکی

22 کنون آمدی با دلی پر سخن که من نو کنم روزگار کهن

23 بدو گفت بندوی کای سرفراز زمن راستی جوی و تندی مساز

24 بدان کان شهنشاه خویش منست بزرگیش ورادیش پیش منست

25 فداکردمش جان وبایست کرد تو گر مهتری گرد کژی مگرد

26 بدو گفت بهرام من زین گناه که کردی نخواهمت کردن تباه

27 ولیکن تو هم کشته بر دست اوی شوی زود و خوانی مرا راست گوی

28 نهادند بر پای بندوی بند ببهرام دادش ز بهر گزند

29 همی‌بود تا خور شد اندر نهفت بیامد پر اندیشه دل بخفت

ابوالقاسم فردوسی از شاعران بزرگ قرن 3 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر چوروی زمین گشت خورشید فام شاهنامه 12 ام از 778 پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی می باشد
شعر قالب : شاهنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چوروی زمین گشت خورشید فام

شاعر شعر چوروی زمین گشت خورشید فام چه کسی است ؟

شاعر شعر چوروی زمین گشت خورشید فام ابوالقاسم فردوسی می باشد.

شعر چوروی زمین گشت خورشید فام در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 3 سروده شده است.

قالب شعر چوروی زمین گشت خورشید فام چیست ؟

قالب شعر چوروی زمین گشت خورشید فام شاهنامه است

سبک شعر چوروی زمین گشت خورشید فام چیست ؟

سبک شعر چوروی زمین گشت خورشید فام سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر چوروی زمین گشت خورشید فام چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ابوالقاسم فردوسی

چوروی زمین گشت از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 12

شاهنامه 12 ام از 778 پادشاهی خسرو پرویز
بنر