-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چونک جمال حسن تو اسب شکار زین کند نیست عجب که از جنون صد چو مرا چنین کند
2 بال برآرد این دلم چونک غمت پرک زند بارخدا تو حکم کن تا به ابد همین کند
3 چونک ستاره دلم با مه تو قران کند اه که فلک چه لطفها از تو بر این زمین کند
4 باده به دست ساقیت گرد جهان همیرود آخر کار عاقبت جان مرا گزین کند
5 گر چه بسی بیاورد در دل بنده سر کند غیرت تو بسوزدش گر نفسی جز این کند
6 از دل همچو آهنم دیو و پری حذر کند چون دل همچو آب را عشق تو آهنین کند
7 جان چو تیر راست من در کف تست چون کمان چرخ از این ز کین من هر طرفی کمین کند
8 دیده چرخ و چرخیان نقش کند نشان من زانک مرا به هر نفس لطف تو همنشین کند
9 سجده کنم به هر نفس از پی شکر آنک حق در تبریز مر مرا بنده شمس دین کند