- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو خواهم کرد زرق و هزل و ریواس نخواهم نیز عاقل بود و فرناس
2 مرا چون نیست بر کس هیچ تفضیل چه خواهم کرد زهد و فضل عباس
3 بیاور طاس می بر دست من نه به جای چنگ بر زن طاس بر طاس
4 قرین و جنس من خمار و مطرب بسندهست از همه اقران و اجناس
5 مرا باید خراباتی شناسد خطیب و قاضیم گو هیچ مشناس
6 می است الماس و گوهر شادمانی نگردد سفته گوهر جز به الماس
7 می و معشوق را بگزین به عالم جز این دیگر همه رزق است و ریواس
8 چه خواهم برد از دنیا به آخر دلی پر حسرت و یک جامه کرباس
9 چه گویید اندرین معنی که گفتم اجیبوا ما سالتم ایها الناس
10 رفیقا جام می بر یاد من خور که زیر آسیای غم شدم آس