- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو فکر کوتهی عمر ای پسر کردم حدیث زلف دراز تو مختصر کردم
2 هزار نامه نوشتم ولی از آتش دل اگر نسوختم از آب دیده تر کردم
3 به روی خوب تو مایل نخواستم کس را از آن زخوی بدت خلق را خبر کردم
4 حدیث شوق چنان بی نهایت ست که من شب فراق همین قصه مختصر کردم
5 چو یافتم که کند بیشتر جفای تو را فغان خود ز جفای تو بیشتر کردم
6 به قصد دل زکمان ناوکش نجسته هنوز که من بدل هوس ناوک دگر کردم
7 چه جامه ها که به شبهای هجر کردم چاک دو روز خلعت وصلت اگر ببر کردم
8 ز زندگانی خویش از نخست قطع نظر (سحاب) کردم و بر روی او نظر کردم