جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چو از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3042

غزل 3042 ام از 6329 غزلیات

چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری

1 چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری مکش تو دامن خود را که شرط نیست بیاری

2 نه بند گردد بندی نه دل پذیرد پندی چو تنگ شکرقندی توام درون کناری

3 طراوت سمنی تو چه رونق چمنی تو مگر تو عین منی تو مگر تو آینه واری

4 چه نور پنج و ششی تو که آفت حبشی تو چو خوان عشق کشی تو ز سنگ آب برآری

5 چه کیمیای زری تو چه رونق قمری تو چو دل ز سینه بری تو هزار سینه بیاری

6 ز خلق جمله گسستم که عشق دوست بسستم چو در فنا بنشستم مرا چه کار به زاری

7 بسوخت عشق تو خرمن نه جان بماند نه این تن جوی نیابی تو از من اگر هزار فشاری

8 برون ز دور زمانی مثال گوهر کانی نشسته‌ایم چو جانی اگر کشی و بداری

9 ز جام شربت شافی شدم به عشق تو لافی بیامدم زر صافی اگر تو کوره ناری

10 کف از بهشت بشوید چو باغ عشق تو گوید کز او جواهر روید اگر چه سنگ بکاری

11 دلی که عشق نوازد در این جهان بنسازد ازانک می‌نگذارد که یک زمانش بخاری

12 تو شمس خسرو تبریز شراب باقی برریز براق عشق بکن تیز که بس لطیف سواری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری

شاعر شعر چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری چه کسی است ؟

شاعر شعر چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری چیست ؟

قالب شعر چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری غزل است

مضمون اصلی شعر چو مهر عشق سلیمان به هر دو کون تو داری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر