1 چو کوبی پای و چون گیری پیاله تنت از لطف گردد همچو جانت
2 چنان گردی و پیچانی میان را ندارد استخوان گویی میانت
3 ز می گر چه تهی باشد پیاله نماید پر می از عکس رخانت
1 طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
2 نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
1 هیچ کس را غم ولایت نیست کار اسلام را رعایت نیست
2 نیست یک تن درین همه اطراف که درو وهن را سرایت نیست
1 کفایت را ستوده اختیار است شهامت را گزیده افتخار است
2 عمید ملک منصور سعید آنک محلش نور چشم کارزار است