چو خورشید رخشنده رخ برفروخت از حیدر شیرازی غزل 12

حیدر شیرازی

آثار حیدر شیرازی

حیدر شیرازی

چو خورشید رخشنده رخ برفروخت

1 چو خورشید رخشنده رخ برفروخت دل آسمان را به آتش بسوخت

2 خرد گفت: رو پیش سلطان عهد که بالای گردون کشیده ست مهد

3 که او گوهر بحر شاه ولی است به گاه وفا و سخا چون علی است

4 بود شاهزاده، بود تاج بخش به مردی فزون از خداوند رخش

5 بزرگ زمین است و شاه زمان پدر بر پدر شاه و صاحب قران

6 دلیر و سرافراز و بخشنده اوست به بخشندگی مهر رخشنده اوست

7 حسین حسن روی حیدر توان به تدبیر پیر و به دولت جوان

8 سعادت ازو می شود آشکار چو بویی که آید ز مشک تتار

9 چو شیران جنگی ببندد کمر به مردی بگیرد جهان سر بسر

10 چو جدان خود پادشاهی کند ز مه حکم تا گاو و ماهی کند

11 الهی ترا عمر بسیار باد خدای جهانت نگهدار باد!‏

عکس نوشته
کامنت
comment