1 مجلس چو چراغ و تو چو آبی وز آب چراغ را خرابی
2 خورشید بتافتهست بر جمع رو تو ز میان که چون سحابی
3 بر خوان منشین که نیک خامی کو بوی کباب اگر کبابی
4 در پیش شدی که حاجبم من والله که نه حاجبی حجابی
5 چون حاجب باب را نشانهاست دانند تو را که از چه بابی
6 گشتی تو سوار اسب چوبین از جهل به حمله میشتابی
7 یا عشق گزین که هر سه نقد است یا زهد چو طالب ثوابی
8 با بیداران نشین و برخیز کاین قافله رفت تو به خوابی
9 از شمس الدین رسی به منزل و اندر تبریز راه یابی
دیدگاهها **