-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو باده چشم تو خوده است دل خراب چراست چو حال تست در آتش جگر کباب چراست
2 ز پیچ زلف تو در تاب رفت مهر رخت چو زوست تابش رویت از و شباب چراست
3 چو نیست عهد شکن غیر زلف بر شکنت بگو که با دل مسکنت این عتاب چراست
4 ز من هرآنچه تو گوئی و آن همی شنوی چو من صدای توام با من این خطاب چراست
5 چو نیست غیر تو کس از که میشوی پنهان چو ناظر او توئی در رخت نقاب چراست
6 اگر چه در خم چوگان تست گوی دلم ز چیست منقلب آخر در انقلاب چراست
7 ز باد بپرس که بحر از چه گشت آشفته ز بحر بپرس که کشتی در اضطراب چراست
8 چو ما هر آنچه تو دادی بما همان خوردیم زیاده هیچ نخوردیم پس حساب چراست
9 هرآنکه باز نکرده است گوش هوش روترا برش حدیث حقایق فسانه است و حکایت
10 کتاب مغربی چون نسخه کتاب تواست ازو مپرس که این حرف در کتاب چراست