-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو قدر دلبر و آداب عشق ما دانیم بیا که روی تو بینیم و جان برافشانیم
2 جمال صورت جان بر در تو تا دیدیم در آن کمال که صورت نگاشت حیرانیم
3 ورای حسن ترا دلفریبی و ناز است که ما بجان و دل ای دوست طالب آنیم
4 اگر چه سوخته آتش فراق توایم به یمن وصل تو از هجر داد بستانیم
5 به تحفه گر ز درت آورد صبا گردی به خاکپای تو کو را بدیده بنشانیم
6 هدایتی چو ز کشاف هیچ کشف نگشت کنون بمکتب عشق تو تخته میخوانیم
7 از آنزمان که غلام کمینه تو شدیم حسین وار در اقلیم عشق سلطانیم