-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو آن خواجه و بنده ی پاکدین گرفتند جا در بهشت برین
2 دومرد غفاری ز یاران شاه دلیرانه جستند رزم سپاه
3 یکی عبد رحمن بن عروه بود که افراشتی سربه چرخ کبود
4 دگر پور عبدالله نیکنام که دین را بدی شیر شرزه کنام
5 به دستوری شه دمان تاختند به ترک یلان تیغ کین آختند
6 نبرد آزموده دو خنجر گذار نمودند با دشمنان کار زار
7 ازآن پس که خستند تن ها به تیغ سروجان بدادند خود بی دریغ
8 ز یزدان بدین نامداران درود که در راه دین بیم جانشان نبود