-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوان من چه منتها که دارد گرمی عشقت به جان من
2 در آتش گر نباشم سوختن بیکار می ماند چراغ شعله روشن می شود از دودمان من
3 چه سازم با هجوم آرزو کز بیم خوی او محبت هم نگردد قاصد راز نهان من
4 امید آشنایی از وفا بیگانه ای دارم کز استغنا خیالش هم نگردد همزبان من
5 چرا قدر اسیر خود نداند چین ابرویش که عمری کرده از تیغ تغافل امتحان من