🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه
سرایندهٔ فرامرزنامه

چو بگذشت از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 128

فرامرزنامه 128 ام از 192 فرامرزنامه

چو بگذشت یک ماه دیگر چنین

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35

1 چو بگذشت یک ماه دیگر چنین رسیدند نزدیک خاور زمین

2 جزیره پدید آمد از دورجای زملاح پرسید آن پاک رای

3 چه جایست گفتش بدان خرمی کزو تازه گردد دل آدمی

4 چنین داد پاسخ خردمند مرد که از روی بیشی بدان در مگرد

5 تو این را مقام برهمن شناس به دانش گشاده دل با سپاس

6 گروهی همه پاک و یزدان پرست نشسته کنون چون کسی زیردست

7 همه کارشان دانش و نیکوییست به دانایی و رادی و فرهیست

8 همیشه زیزدان بودشان سخن به هر جای بر انجمن انجمن

9 خورش کم کنند آنچه آید به کار زبیخ گیا باشد ومیوه دار

10 به ماهی بسازند روزی خورش روانشان به دانش کند پرورش

11 زنا آمده کار و نگذشته هم زچیزی که خواهد بدن بیش و کم

12 زهرچه بپرسی دهند آگهی زبانشان به پاسخ نبینی تهی

13 چو بشنید مرد جوان این سخن پسند آمدش گفت مرد کهن

14 بدو گفت ما را بباید شدن به نزدیک ایشان زمانی بدن

15 بپرسیم گفتار و هم بشنویم درآن مرز،یک چند هم بغنویم

16 مگر بهره یابیم از پندشان نیوشیم گفتار دلبندشان

17 چو ملاح گفت و سپهبد شنود روان کرد کشتی بدان مرز زود

18 چو تنگ اندرآمد به هامون سپاه برهمن خبر یافت آمد به راه

19 به ساحل چوآمد یل پهلوان ابا هرکه بودند پیر جوان

20 برهمن همه پیشباز آمدند پذیره به رسم نماز آمدند

21 ستایش نمودند و پوزش بسی برآن چهره دلفروزش بسی

22 بگفتند کای گرد خورشید چهر جهانگیر و گردنکش و پر زمهر

23 زیزدانت باد آفرین و درود زنیکویی مهتری تار و پود

24 همین بوم و بر برتو فرخنده باد همه دشمنان پیش تو بنده باد

25 خنک این جزیره به فرتو شیر برهمن نگردد زروی تو سیر

26 که خشنود گردد زما مرد گرد که چنگ یلان دارد و دستبرد

27 زدرویشی خویش یک سو شویم زراه تکلف بی آهو شویم

28 اگر سوی ما شب گذاری رواست که داننده راز هرکس خداست

29 پذیرفت ازیشان سپهبد،سپاس چنین گفت با مرد یزدان شناس

30 به یزدان سپاس ای خردمند مرد کزآن پس که دیدم بسی رنج و درد

31 مرا بخت فرخ بدین داد دست که دیدم رخ مرد یزدان پرست

32 سپاس شما بر من این مایه بس نباید که باشد زما رنجه کس

33 از آن پس بفرمود پرده سرای کشیدند بر دشت فرخنده جای

34 سپهبد بر او به زانو نشست گشاده دل و دست کرده به بست

35 بیامد برهمن نشست او برش گیا بسته بر خویش و چشم و سرش

سرایندهٔ فرامرزنامه از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
اثر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین فرامرزنامه 128 ام از 192 فرامرزنامه سرایندهٔ فرامرزنامه می باشد
شعر قالب : فرامرزنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین

شاعر شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین چه کسی است ؟

شاعر شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین سرایندهٔ فرامرزنامه می باشد.

شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین چیست ؟

قالب شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین فرامرزنامه است

سبک شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین چیست ؟

سبک شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر چو بگذشت یک ماه دیگر چنین چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
سرایندهٔ فرامرزنامه

چو بگذشت از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 128

فرامرزنامه 128 ام از 192 فرامرزنامه
بنر