🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه
سرایندهٔ فرامرزنامه

چو بر از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 185

فرامرزنامه 185 ام از 192 فرامرزنامه

چو بر زهره،تیره شب الماس کرد

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43

1 چو بر زهره،تیره شب الماس کرد هوا روز روشن،شب تار کرد

2 به هردو سپاه اندرآمد کمی زهم بازگشتند هردو غمی

3 سیه مرد را شاه ایران بخواند ابا او زهر در سخن ها براند

4 بدوگفت امشب برو با سپاه برایشان زهر سو بگیرید راه

5 که دانم که امشب مر آن بدنژاد همی روی بر راه خواهدنهاد

6 ازین رنج کامروز بر وی رسید نیارد برین بوم و برآرمید

7 سیه مرد با نامور سی هزار برفت و سر راه کرد استوار

8 فرامرز از آن روی با خواهران چنین گفت کین رنج ما شد گران

9 زمانه به ما دست بد برگشاد ازین بیش دیگر نباشیم شاد

10 نبینیم یکدیگران را دگر مگر پیش دادار فیروزگر

11 شما را همان به که بیرون شوید سر خویش گیرید واکنون روید

12 چه خوش داد فرزانه را پند راز که امروز بگذشت و آینده باز

13 پدر کشتی و تخم کین کاشتی پدر کشته را کی بود آشتی

14 به دشمن مرا بازدارید دست نخواهم من از دست این دیو رست

15 زهرکس برآمد همی خون به جوش زهر دل برآمد به زاری،خروش

16 بکندند پس عنبر مشکبوی به پیشش نهادند بر خاک،روی

17 غریوان فرامرز و آن سرکشان همه باد سرد از جگر برکشان

18 همی گفت هر کس که ای بخت ما به دشمن سپردی سر وتخت ما

19 کنون روی از ماه پیکر متاب چو برداشتی بی کران برشتاب

20 فرامرز را گفت با نو گشسب که هرگز نبیند مرا پشت اسب

21 تو با دشمن اندر نبرد و ستیز چگونه نماییم رو در گریز

22 حیاتم زبهر تو باید همی روانم زمهر تو باشد همی

23 تو را گر یکی آسیب بر تن رسد روا دارم آن به که برمن رسد

24 به جان گر هزاران نهیب آیدم دل از مهر تو ناشکیب آیدم

25 بمان تا به پیش تو کشته شویم به خاک و به خون در سرشته شویم

26 زگفتار او جان ودل خسته شد زنوک مژه،درد،پیوسته شد

27 فرامرز سوگندشان داد باز به روز سفید و شب دیرباز

28 به آذر گشسب و به وستا و زند به جان و سر پهلوان بلند

29 که آغاز رفتن نمایید تیز میارید پاسخ،مرا هیچ چیز

30 چنین گفت مر شاه را رهنمان تن خویش با دشمنت برگران

31 به زور و بزرگی و مردی و هوش چه با او برابر نباشی،مکوش

32 من امروز بی لشکر و رنج وساز چگونه شوم پیش دشمن فراز

33 همانا مرا بهتر آید بسی که از تخم رستم بماند کسی

34 بود کآورد روزدگار دگر جهان را یکی داد دارد دگر

35 یکی بچه شیر دل پهلوان پدید آید از کشور هندوان

36 چو باید که بر دست این دیو زاد به خیره بدادیم جان ها به باد

37 ره هندوان پیش باید گرفت جز آن راه دیگر نشاید گرفت

38 که آن بوم بر دوستان من اند به کشور،همه بوستان من اند

39 شما را همه کس بود یاوری چو رفتید کوته شود داوری

40 من و دشمن وگرز گردنکشان از این رزم مانم به گیتی نشان

41 مرا تا یکی آلت کارزار بماند کجا ترسم از شهریار

42 کنون گر زمانم سرآید همی سرانجام گل بسته آید همی

43 کجا جاودانه به گیتی نماند وگر ماند ازو داستان کس نراند

سرایندهٔ فرامرزنامه از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
اثر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد فرامرزنامه 185 ام از 192 فرامرزنامه سرایندهٔ فرامرزنامه می باشد
شعر قالب : فرامرزنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد

شاعر شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد سرایندهٔ فرامرزنامه می باشد.

شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد چیست ؟

قالب شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد فرامرزنامه است

سبک شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد چیست ؟

سبک شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر چو بر زهره،تیره شب الماس کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
سرایندهٔ فرامرزنامه

چو بر از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 185

فرامرزنامه 185 ام از 192 فرامرزنامه
بنر