- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو دل قرار در آن زلف بیقرار گرفت جنون عشق زدست دل اختیار گرفت
2 قرارگاه بسی جستم و نشد حاصل به بی قراری آخر دلم قرار گرفت
3 سپاه حسن بفن ملک دل گرفت از من باختیار ندادم به اضطرار گرفت
4 زعلم دم نزنم یاز عقل لاف دگر که هر چه بود مرا زین متاع یار گرفت
5 مراز کشتهٔ امسال هیچ نیست بدست زپیش حاصل صدساله عشق یار گرفت
6 در آن بدم که مگر پی بسر کار برم که سرّ کار زدستم عنان کار گرفت
7 بر آن شدم که زدهر اعتبار بستانم چنان شدم که زمن دهر اعتبار گرفت
8 خیال بستم کز دل غبار بزدایم ازین خیال که بستم دلم غبار گرفت
9 بیا بیا زسخن های فیض فیض ببر که هر چه گفت و نوشت او زکردگار گرفت
10 زپیش خویش نگوید حدیث و بنویسد که در طریق ادب راه هشت و چارگرفت