جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چو از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3046

غزل 3046 ام از 6329 غزلیات

چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی

1 چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی چو صیقلی غم‌ها را ز آینه رندیدی

2 چه جامه‌ها دردادی چه خرقه‌ها دزدیدی چه گوش‌ها بگرفتی به عیش دان بکشیدی

3 چه شعله‌ها برکردی چه دیک‌ها بپزیدی چه جس‌ها بگرفتی چه راه‌ها پرسیدی

4 ز عقل کل بگذشتی برون دل بدمیدی گشاد گلشن و باغی چو سرو تر نازیدی

5 اگر چه خود سرمستی دهان چرا بربستی قلم چرا بشکستی ورق چرا بدریدی

6 چه شاخه‌ها افشاندی چه میوه‌ها برچیدی ترش چرا بنشستی چه طالب تهدیدی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی

شاعر شعر چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی چه کسی است ؟

شاعر شعر چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی چیست ؟

قالب شعر چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی غزل است

مضمون اصلی شعر چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر