-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد سراسر مشعلی شد دل تمام خانه روشن شد
2 کنون روز من از دل دل از مهرش روشنی دارد ز نور شبچراغ عشق این کاشانه روشن شد
3 شبی پروانهٔ جانم بگرد شمع او گردید ز عشق شمع آتش خو دل پروانه روشن شد
4 بجامم ریخت ساقی در سحر گه تا شدم بیدار شرابی کز صفای آن دل دیوانه روشن شد
5 کشیدم جام گردید از فروغ می روانم صاف صفا بیرون تراوید از رخم میخانه روشن شد
6 گذشتم بر در بتخانه دلهای سیه دیدم ز توحید آیتی خواندم بت و بتخانه روشن شد
7 حدیث فیض دلهای سپهرا میکند روشن دل زهاد را دیدم کزین افسانه روشن شد