فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

چو مهر دوست بر دل تافت این از فیض کاشانی غزل 318

غزل 318 ام از 1187 غزلیات

چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد

1 چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد سراسر مشعلی شد دل تمام خانه روشن شد

2 کنون روز من از دل دل از مهرش روشنی دارد ز نور شبچراغ عشق این کاشانه روشن شد

3 شبی پروانهٔ جانم بگرد شمع او گردید ز عشق شمع آتش خو دل پروانه روشن شد

4 بجامم ریخت ساقی در سحر گه تا شدم بیدار شرابی کز صفای آن دل دیوانه روشن شد

5 کشیدم جام گردید از فروغ می روانم صاف صفا بیرون تراوید از رخم میخانه روشن شد

6 گذشتم بر در بتخانه دلهای سیه دیدم ز توحید آیتی خواندم بت و بتخانه روشن شد

7 حدیث فیض دلهای سپهرا میکند روشن دل زهاد را دیدم کزین افسانه روشن شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد

شاعر شعر چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد چه کسی است ؟

شاعر شعر چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد فیض کاشانی می باشد.

شعر چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد چیست ؟

قالب شعر چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد غزل است

مضمون اصلی شعر چو مهر دوست بر دل تافت این ویرانه روشن شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر