چو بر دل لشکر دل از از ابراهیم شاهدی دده غزل 32

ابراهیم شاهدی دده

آثار ابراهیم شاهدی دده

ابراهیم شاهدی دده

چو بر دل لشکر دل از کمین ریخت

1 چو بر دل لشکر دل از کمین ریخت قرار و صبر و هوش از عقل و دین ریخت

2 چو دیدم غمزه‌اش فتان دین است بگفتم خون خلقی بر زمین ریخت

3 چو بر گلبرگ تر زد حلقه سنبل غبار مشک را بر یاسمین ریخت

4 ز لعلش آب حیوان زندگی یافت چو از کوثر درون ماء معین ریخت

5 دمادم شاهدی بهر نثارش ز هجر دیده بر در ثمین ریخت

عکس نوشته
کامنت
comment