بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

چو صبحم دماغ می‌آشام نیست از بیدل دهلوی غزل 771

غزل 771 ام از 2828 غزلیات

چو صبحم دماغ می‌آشام نیست

1 چو صبحم دماغ می‌آشام نیست نفس می‌کشم فرصت جام نیست

2 دو دم زندگی مایهٔ جانکنی‌ست حق خود ادا می‌کنم وام نیست

3 تبسم به حالم نظرکردن است در آن پسته جز مغز بادام نیست

4 به هرجا برد شوق می‌رفته باش نفس قاصدانیم پیغام نیست

5 جنون در دل از بی‌دماغی فسرد هواهاست در خانه و بام نیست

6 غبار جسد عزمها داشته‌ست کر این جامه رفت از بر احرام نیست

7 مپرسید از دل‌که ماکیستیم نشان می‌دهد آینه نام نیست

8 دل از ربط فقر و غنا جمع‌دار شب وروز با یکدگررام نیست

9 تلاش جهان چشم پوشیدن‌ست سحر نیزتا شام جز شام نیست

10 دو بال است از بیضه تا آشیان کمین پرافشاندن آرام نیست

11 چوزنجیرپیوند هم بگسلید تعلق فغان می‌کند دام نیست

12 درآتش فکن بیدل این رخت وهم تو افسرده‌ای کارکس خام نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو صبحم دماغ می‌آشام نیست

شاعر شعر چو صبحم دماغ می‌آشام نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر چو صبحم دماغ می‌آشام نیست بیدل دهلوی می باشد.

شعر چو صبحم دماغ می‌آشام نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چو صبحم دماغ می‌آشام نیست چیست ؟

قالب شعر چو صبحم دماغ می‌آشام نیست غزل است

مضمون اصلی شعر چو صبحم دماغ می‌آشام نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر