-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو شمع یک مژه واکن زپرده مست برون آ بگیرپنبه ز مینا قدح بدست برونآ
2 نه مرده چند شوی خشت خاکدان تعلق دمی جنونکن وزین دخمههای پست برون آ
3 جهان رنگ چه دارد به جز غبار فسردن نیاز سنگ کن این شیشه از شکست برون آ
4 ثمرکجاست درین باغگو چو سرو و چنارت ز آستین طلب صدهزار دست برون آ
5 منزه است خرابات بینیاز حقیقت تو خواه سبحهشمر خواهی میپرست برون آ
6 قدت خمیده ز پیری دگر خطاست اقامت ز خانهایکه بنایشکند نشست برون آ
7 غبار آنهمه محمل بهدوش سعی ندارد به پای هرکه ازین دامگاه جست برون آ
8 امید و یاس وجود و عدم غبار خیال است ازآنچهنیست مخور غم از آنچه هستبرون آ
9 مباش محوکمانخانهٔ فریب چو بیدل خدنگ نازشکاری زقید شست برون آ