🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی

چو برگشت و آمد از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 20

شاهنامه 20 ام از 778 پادشاهی اسکندر

چو برگشت و آمد به درگاه قصر

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29

1 چو برگشت و آمد به درگاه قصر ببخشید دینار چندی به نصر

2 توانگر شد آنکس که درویش بود وگر خوردش از کوشش خویش بود

3 وزان جایگه شاد لشکر براند به جده درآمد فراوان نماند

4 سپه را بفرمود تا هرکسی بسازند کشتی و زورق بسی

5 جهانگیر با لشکری راه‌جوی ز جده سوی مصر بنهاد روی

6 ملک بود قیطون به مصر اندرون سپاهش ز راه گمانی فزون

7 چو بشنید کامد ز راه حرم جهانگیر پیروز با باد و دم

8 پذیره شدش با فراوان سپاه ابا بدره و برده و تاج و گاه

9 سکندر به دیدار او گشت شاد همان گفت بدخواه او گشت باد

10 به مصر اندرون بود یک سال شاه بدان تا برآسود شاه و سپاه

11 زنی بود در اندلس شهریار خردمند و با لشکری بی‌شمار

12 جهانجوی بخشنده قیدافه بود ز روی بهی یافته کام و سود

13 ز لشکر سواری مصور بجست که مانند صورت نگارد درست

14 بدو گفت سوی سکندر خرام وزین مرز و از ما مبر هیچ نام

15 به ژرفی نگه کن چنان چون که هست به کردار تا چون برآیدت دست

16 ز رنگ و ز چهر و ز بالای اوی یکی صورت آر از سر پای اوی

17 نگارنده بشنید و زو بر نشست به فرمان مهتر میان را ببست

18 به مصر آمد از اندلس چون نوند بر قیصر اسکندر ارجمند

19 چه برگاه دیدش چه بر پشت زین بیاورد قرطاس و دیبای چین

20 نگار سکندر چنان هم که بود نگارید و ز جای برگشت زود

21 چو قیدافه چهر سکندر بدید غمی گشت و بنهفت و دم در کشید

22 سکندر ز قیطون بپرسید و گفت که قیدافه را بر زمین کیست جفت

23 بدو گفت قیطون که ای شهریار چنو نیست اندر جهان کامگار

24 شمار سپاهش نداند کسی مگر باز جوید ز دفتر بسی

25 ز گنج و بزرگی و شایستگی ز آهستگی هم ز بایستگی

26 به رای و به گفتار نیکی گمان نبینی به مانند او در جهان

27 یکی شارستان کرده دارد ز سنگ که نبساید آن هم ز چنگ پلنگ

28 زمین چار فرسنگ بالای اوی برین هم نشانست پهنای اوی

29 گر از گنج پرسی خود اندازه نیست سخنهای او در جهان تازه نیست

ابوالقاسم فردوسی از شاعران بزرگ قرن 3 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر چو برگشت و آمد به درگاه قصر شاهنامه 20 ام از 778 پادشاهی اسکندر در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی می باشد
شعر قالب : شاهنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر

شاعر شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر چه کسی است ؟

شاعر شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر ابوالقاسم فردوسی می باشد.

شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 3 سروده شده است.

قالب شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر چیست ؟

قالب شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر شاهنامه است

سبک شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر چیست ؟

سبک شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر چو برگشت و آمد به درگاه قصر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ابوالقاسم فردوسی

چو برگشت و آمد از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 20

شاهنامه 20 ام از 778 پادشاهی اسکندر
بنر