خوشه چین حسنم من گرد خرمنت از فیض کاشانی غزل 818

فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی

خوشه چین حسنم من گرد خرمنت ای ماه

1 خوشه چین حسنم من گرد خرمنت ای ماه بر امید احسانی آمدم بدین درگاه

2 حسن کم نمی‌گردد ناامید مپسندم خستهٔ گدائی را از درت مران ای شاه

3 جز ره تو راهی نیست ز درت پناهی نیست جز تو پادشاهی نیست لا اله الا الله

4 چون روم من از کویت چون به جز ره و رویت هیچ جا نه بینم روی هیچ جا نیابم راه

5 تا بچند ریزم اشک تا بکی خورم حسرت ای فراق تو خون ریز وی فراق تو جانکاه

6 لطف کن مرا جامی از شراب مستانت تا ز راه لا آیم تا سرای الا الله

7 وامگیر از فیضت فیض خویش را یکدم ای ز دامن وصلت دست عاشقان کوتاه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر