1 چارچیز است که در سنگ اگر جمع شود لعل و یاقوت شود سنگ بدان خارایی
2 پاکی طینت و اصل گهر و استعداد تربیت کردن مهر از فلک مینایی
3 در من این هر سه صفت هست، که در می باید تربیت از تو که خورشید جهان آرایی
1 وقت صبوحی آن شوخ سرکش از در درآمد با تیر و ترکش
2 مُشکش مطرّا، شهدش مصفّا خالش معنبر، ماهش منقّش
1 جلوه حسن ترا محرم به جز آیینه نیست سرّ سودای خیالت محرم هر سینه نیست
2 حُسن خود خواهی که بینی در دل ما کن نظر اندرون پاکبازان کمتر از آیینه نیست
1 چمن را رنگ و بو چندین نباشد سمن را جعد مشک آگین نباشد
2 «حاش لِلّه» لبت را جان نخوانم که هرگز جان چنین شیرین نباشد