1 چاکران تو گه رزم چو خیاطانند گر چه خیاط نیند ، ای ملک کشور گیر
2 بگز نیزه قد خصم تو می پیمایند تا ببرند بشمشیر و بدوزند بتیر
1 خسروا ، چون تو آسمان نارد خدمت و زمانه بگزارد
2 باد را هیبت تو بر بندد کوه را حملهٔ تو بردارد
1 تویی که تیغ ترا شد مسخر آتش و آب فگند هیبت تو زلزله در آتش و آب
2 چه باک از آتش و آبت ؟ که چون خلیل و کلیم ترا شدند مطیع و مسخر آتش و آب