1 سرو رعنا غبار جلوه او گل خودرو شکار جلوه او
2 خرمن اشک و خوشه آه است حاصل انتظار جلوه او
3 دل طاقت رمیده می رقصد چون شرر در غبار جلوه او
4 چون زنم لاف حسرت جاوید گر کنم جان نثار جلوه او
5 گر نبودی اسیر جسم تو خاک چون گذشتی مدار جلوه او
1 مکن در کار گلشن جلوههای انتخابی را مده بر باد رنگ و بوی گلهای نقابی را
2 دلم در سینه تا پر می زند چشمش خبر دارد نمی دانم کجا آورده این حاضر جوابی را
1 مست نازی نتوان گفت که ما را دریاب سوی خود بین و دل اهل وفا را دریاب
2 هر نسیمی که وزد نامه فارغبالی است خار صحرای جنون باش و هوا را دریاب
1 از مهر تو سینه ها اثرها وز داغ تو دیده ها نظرها
2 پرواز فنا چه بی نشان است در سینه نهفته بال و پرها