- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرو چمن دل الف شعلهٔ آهیست سرسبزی این مزرعه را برق گیاهیست
2 بیجرأت بینش نتوان محو تو گشتن سررشتهٔ حیرانی ما، مدّ نگاهیست
3 کی سد ره اشک شود، دامن رنگم گر کوه بود در دم سیلش پر کاهیست
4 جز صیقلی آیینهٔ آب ندارد هرچندکه سرو لب جو، مصرع آهیست
5 عزتطلبی، جوهر تسلیم به دست آر اینجا خم طاعت، شکن طرف کلاهیست
6 تا چند زند لاف بلندی، سرگردون این بیضه به زبر پر پرواز نگاهیست
7 بر حاصل دنیا چقدر ناز توان کرد سرتاسر این مزرعه یک مشت گیاهیست
8 فرش در دل شو، که درین عرصه نفس را از هرزهدوی خانهٔ آیینه پناهیست
9 زین هستی بیهوده صوابی که تو داری گر جرم تصور نکنی سخت گناهیست
10 فال سر تسلیم زن و ساز قدم کن تا منزل رحت ز گریان نو راهیست
11 بیدل پی آن جلوه که من رفتهام از خویش هر نفش قدم، صورت خمیازه آهیست