- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اسیر عشقم و هر کس مرا غلام کند به گوش حلقهام از حلقههای دام کند
2 چه بخت بی اثرست این که جزو ناری من دمیکه شعله کشد کار پخته خام کند
3 چرا نگرید بلبل که بیوفائی دهر امان نداد که گل خنده را تمام کند
4 باسم و رسم چه مردانه پشت پا زده ام نگین بدستم پهلو تهی ز نام کند
5 هر آنکه سر ز گریبان چو نال برون کرد بطاق ابروی شمشیر او سلام کند
6 اگر جدا ز تو می را حلال می دانم خدا بتیغ تو خون مرا حرام کند
7 ندیده ایم بجز جان مانده بر لب خویش مسافریکه در اول قدم مقام کند
8 خوش آنکه نام تو موزون نهد بنسبت شعر کلیم شاه جهان ترا غلام کند