اسیر لطف و گرفتار از بابافغانی شیرازی غزل 416

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام

1 اسیر لطف و گرفتار خشم و ناز توام خراب یکنظر از چشم عشوه ساز توام

2 سرم بسدره و طوبی فرو نمی آید که در مشاهده ی سرو سرفراز توام

3 ز مجلس می و ساقی بمسجد آمده ام خراب زهد تو و کشته ی نماز توام

4 حکایت شب هجران ز حد گذشت ایدل بگو که می کشد افسانه دراز توام

5 رخ نیاز نهادم بخاک مقدم او بناز گفت که مستغنی از نیاز توام

6 چه جانگداز فغانی فسانه یی داری بگو که سوخته ی حرف جانگداز توام

عکس نوشته
کامنت
comment