- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نتوان برد زآینهٔ ما رنگ حدوث شیشهایداشت قدمآمده بر سنگ حدوث
2 نیست تمهید خزان در چمن دهر امروز بر قدیم است زهم ریختن رنگ حدوث
3 سیر بال و پر اوهام بهشت است اینجا همه طاووس خیالیم ز نیرنگ حدوث
4 بحر و آسودگی امواج و تپشفرسایی اینک آیینهٔ صلح قدم و جنگ حدوث
5 دیر و ناقوس نوا، کعبه و لبیک صدا رشته بسته است نفس اینهمه بر چنگ حدوث
6 میسزد هر نفسم پای نفس بوسیدن کز ادبگاه قدم می رسد این لنگ حدوث
7 صبح تا دم زند از خویش برون میآید به دریدن نرسد پیرهن تنگ حدوث
8 دو جهان جلوه ز آغوش تخیل جوشید چقدر آینه دارد اثر بنگ حدوث
9 عذر بیحاصلی ما عرقی میخواهد تا خجالت نکشی آبشو از ننگ حدوث
10 غیب غیب است شهادت چه خیال است اینجا بیدل از ساز قدم نشنوی آهنگ حدوث