-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوی خانه خویش آمد عشق آن عاشق نواز عشق دارد در تصور صورتی صورت گداز
2 خانه خویش آمدی خوش اندرآ شاد آمدی از در دل اندرآ تا پیشگاه جان بتاز
3 ذره ذره از وجودم عاشق خورشید توست هین که با خورشید دارد ذرهها کار دراز
4 پیش روزن ذرهها بین خوش معلق میزنند هر که را خورشید شد قبله چنین باشد نماز
5 در سماع آفتاب این ذرهها چون صوفیان کس نداند بر چه قولی بر چه ضربی بر چه ساز
6 اندرون هر دلی خود نغمه و ضربی دگر پای کوبان آشکار و مطربان پنهان چو راز
7 برتر از جمله سماع ما بود در اندرون جزوهای ما در او رقصان به صد گون عز و ناز
8 شمس تبریزی تویی سلطان سلطانان جان چون تو محمودی نیامد همچو من دیگر ایاز