- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد به عرض گاه دلارام من فراز پیش بساط عارض در جمله حشم
2 خیره بماند عارض چون حیلتش بدید گفتا که هست لاله رخ و نوش لب صنم
3 دو لب عقیق و شکر دو روی مهر و ماه دو چشم لطف و خوبی دو زلف پیچ و خم
4 خالی به زیر زلفش و چاهیش در ز نخ خال اصل فتنه گشته و چه معدن ستم
5 دادش جواب گفت محلی که هست راست اینست آنچه گفتی و یک ذره نیست کم