🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی
ادیب الممالک فراهانی

آمد به صد از ادیب الممالک فراهانی قصیده 131

قصیده 131 ام از 872 قصاید

آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25

1 آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته خون دل یک شهر را چشمش به تنها ریخته

2 چون او نباشد هیچکس سالار خوبانست و بس خوبانش زین ره هر نفس سر در کف پا ریخته

3 خورشید شمع خرگهش کیوان غلام درگهش جانهای شیرین در رهش طوعا و کرها ریخته

4 در مکتب او جاودان آدم بود سر عشر خوان تا نقش علمه البیان بر لوح اسما ریخته

5 ادریس در تدریس او شوید ورق در آب جو وز نامه خود آبرو قسطای لوقا ریخته

6 با معجز عیسی لبش با نوش احمد مشربش با دست قدرت قالبش ایزد تعالی ریخته

7 بخشد تعین ذات را روزی دهد ذرات را اشباح موجودات را او در هیولا ریخته

8 از حرز مریم جوشنی بر کتف عیسی دوخته وز مغز آدم عطسه ای بر خاک حوا ریخته

9 فضل همیمش صبح و شام این چار عنصر را بجام آنسان که بایستی مدام از هفت آبا ریخته

10 بر کاخ نصرش ای فتی نصر من الله آیتی در جام فتحش شربتی ز انا فتحنا ریخته

11 چون پرده بردارد ز رو گیرد جهان از چارسو از بس کرشمه ناز او از روی زیبا ریخته

12 روح الله آید جان بکف در درگهش با صد شعف گردد براهش از شعف خون مسیحا ریخته

13 دجالها را برکشد با صد مذلتشان کشد هم نار گبران خامشد هم آب ترسا ریخته

14 خونی که هنگام جدل در سینه کرار یل از اهل صفین و جمل وز این گوارا ریخته

15 خواهد تلافی کرد تا فرصت بدست آورد تا خونشان کند از گرد نا بر سطح غبرا ریخته

16 ای مهدی صاحب زمان کز عکس تیغت آسمان رنگ شفق را جاودان بر طاق خضرا ریخته

17 لختی به محزونان نگر سوی جگرخونان نگر در ساغر دونان نگر شهد گوارا ریخته

18 ما تلخکام از زهر غم خونمان شراب و طعمه هم بر خوان شومان دژم صد گونه حلوا ریخته

19 خصم ترا با آبها آمیخته جلابها ما در غمت خونابها از چشم بینا ریخته

20 ای سایه مهر تو پر گسترده بر شمس و قمر وی مایه قهرت شرر بر هفت دریا ریخته

21 بنما رخ چون ماه را مرآت وجه الله را و آن غمزه جانکاه را کز چشم شهلا ریخته

22 در مولدت میر اجل آراسته جشنی بی خلل وز دست او در این محل زر بی تقاضا ریخته

23 میراست یکدریا کرم میراست یک گردون همم جودش گه بخشش درم بر پیر و برنا ریخته

24 ویژه بمن کز شعر تر مدح ترا خواندم ز بر دارم ببارش چون گهر ابیات غرا ریخته

25 چون نیک خواندی مقطعش بشنو چهارم مطلعش تا بینی از هر مصرعش شهد مصفا ریخته

ادیب الممالک فراهانی از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته قصیده 131 ام از 872 قصاید در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته

شاعر شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته چه کسی است ؟

شاعر شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته ادیب الممالک فراهانی می باشد.

شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته چیست ؟

قالب شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته قصیده است

سبک شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته چیست ؟

سبک شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته سبک نوین است

مضمون اصلی شعر آمد به صد شوخی ز در ترکی که خون‌ها ریخته چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ادیب الممالک فراهانی

آمد به صد از ادیب الممالک فراهانی قصیده 131

قصیده 131 ام از 872 قصاید
بنر