آمد گه آن که بوی گلزار از سعدی شیرازی غزل 294

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

آمد گه آن که بوی گلزار

1 آمد گه آن که بوی گلزار منسوخ کند گلاب عطار

2 خواب از سر خفتگان به دربرد بیداری بلبلان اسحار

3 ما کلبه زهد برگرفتیم سجاده که می‌برد به خمار

4 یک رنگ شویم تا نباشد این خرقه سترپوش زنار

5 برخیز که چشم‌های مستت خفتست و هزار فتنه بیدار

6 وقتی صنمی دلی ربودی تو خلق ربوده‌ای به یک بار

7 یا خاطر خویشتن به ما ده یا خاطر ما ز دست بگذار

8 نه راه شدن نه روی بودن معشوقه ملول و ما گرفتار

9 هم زخم تو به چو می‌خورم زخم هم بار تو به چو می‌کشم بار

10 من پیش نهاده‌ام که در خون برگردم و برنگردم از یار

11 گر دنیی و آخرت بیاری کاین هر دو بگیر و دوست بگذار

12 ما یوسف خود نمی‌فروشیم تو سیم سیاه خود نگه دار

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر