- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آمد آن رگ زن مسیح پرست شست الماسگون گرفته بدست
2 طشت زرّین و آب دستان خواست بازوی شهریار را بربست
3 نیش بگرفت و گفت عز علیک این چنین دست را که یارد خست
4 سر فرو برد و بوسه ای بر داد وز سمن شاخ ارغوان بر جست