جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آمد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1386

غزل 1386 ام از 6329 غزلیات

آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11

1 آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم تا بخت در رو خفته را چون بخت سرو استان کنیم

2 همچون غریبان چمن بی‌پا روان گشته به فن هم بسته پا هم گام زن عزم غریبستان کنیم

3 جانی که رست از خاکدان نامش روان آمد روان ما جان زانوبسته را هم منزل ایشان کنیم

4 ای برگ قوت یافتی تا شاخ را بشکافتی چون رستی از زندان بگو تا ما در این حبس آن کنیم

5 ای سرو بر سرور زدی تا از زمین سر ورزدی سر در چه سیر آموختت تا ما در آن سیران کنیم

6 ای غنچه گلگون آمدی وز خویش بیرون آمدی با ما بگو چون آمدی تا ما ز خود خیزان کنیم

7 آن رنگ عبهر از کجا وان بوی عنبر از کجا وین خانه را در از کجا تا خدمت دربان کنیم

8 ای بلبل آمد داد تو من بنده فریاد تو تو شاد تو کی شکر این احسان کنیم

9 ای سبزپوشان چون خضر ای غیب‌ها گویان به سر تا حلقه گوش از شما پردر و پرمرجان کنیم

10 بشنو ز گلشن رازها بی‌حرف و بی‌آوازها برساخت بلبل سازها گر فهم آن دستان کنیم

11 آواز قمری تا قمر بررفت و طوطی بر شکر می آورد الحان تر جان مست آن الحان کنیم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم

شاعر شعر آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم چه کسی است ؟

شاعر شعر آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم چیست ؟

قالب شعر آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم غزل است

مضمون اصلی شعر آمد بهار ای دوستان منزل به سروستان کنیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.