1 آمد آهسته شب به بستر من دلبری کافت دل و دین است
2 گفتمش کیست که هان که در شب تار اینچنین شب روی نه آئین است
3 اسم شب ده و گرنه دزد دلی نک گواهت کمند پرچین است
4 کوی غبغب نهاد بر لب من گفت بر گوش من که ماچین است
1 ای نصرّ لعمرک افسر شاهی تو جبریل فرومانده ز همراهی تو
2 اینجا که محمد رسول اللهی آگاه نیم زلی مع اللّهی تو
1 قاسم آن نوباوۀ باغ حسن گوهر شاداب دریای محن
2 شیر مست جام لبریز بلا تازه داماد شهید کربلا