سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

راستی گویم به سروی ماند از سعدی شیرازی غزل 483

غزل 483 ام از 1930 غزلیات

راستی گویم به سروی ماند این بالای تو

1 راستی گویم به سروی ماند این بالای تو در عبارت می‌نیاید چهره زیبای تو

2 چون تو حاضر می‌شوی من غایب از خود می‌شوم بس که حیران می‌بماندم وهم در سیمای تو

3 کاشکی صد چشم از این بی خوابتر بودی مرا تا نظر می‌کردمی در منظر زیبای تو

4 ای که در دل جای داری بر سر چشمم نشین کاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو

5 گر ملامت می‌کنندم ور قیامت می‌شود بنده سر خواهد نهاد آن گه ز سر سودای تو

6 در ازل رفته‌ست ما را با تو پیوندی که هست افتقار ما نه امروز است و استغنای تو

7 گر بخوانی پادشاهی ور برانی بنده‌ایم رای ما سودی ندارد تا نباشد رای تو

8 ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را نفس ما قربان توست و رخت ما یغمای تو

9 ما سراپای تو را ای سروتن چون جان خویش دوست می‌داریم و گر سر می‌رود در پای تو

10 وین قبای صنعت سعدی که در وی حشو نیست حد زیبایی ندارد خاصه بر بالای تو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر راستی گویم به سروی ماند این بالای تو

شاعر شعر راستی گویم به سروی ماند این بالای تو چه کسی است ؟

شاعر شعر راستی گویم به سروی ماند این بالای تو سعدی شیرازی می باشد.

شعر راستی گویم به سروی ماند این بالای تو در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر راستی گویم به سروی ماند این بالای تو چیست ؟

قالب شعر راستی گویم به سروی ماند این بالای تو غزل است

مضمون اصلی شعر راستی گویم به سروی ماند این بالای تو چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر